خلاصه داستان: مردی به نام حبیب که خانه و کاشانه خود را به خواهر و خواهرزاده اش سپرده و مبالغی بالغ بر چندین میلیون تومان هم به افراد نیازمند کمک کرده و مورد اعتماد همسایه ها می باشد، حبیب داستان خانه دیگری (Khane Digari) دیگر از آن همه پول و دارایی چیزی برای خود باقی نذاشته حالا با خانواده خواهرش زندگی میکند .او برای اینکه بتواند یکی از خواهرزاده های خود به اسم تیمور را از زندان درآورد و همچنین برای خواهرزاده دیگرش به اسم هرمز بتواند عروسی بگیرد از دخترش به نام مرجان درخواست پول میکند ، مرجان هم به خاطر پدر میبایست ظرف 10 روز آینده این پول را بدست آورد در طی مسیر تهیه پول با مشکلاتی رو به رو می شود که زندگی زناشویی اش را به خطر می اندازد.