خلاصه داستان: سعید مهندس جوانی بوده که همسرش او را مجبور کرده تا پول زیادی را قرض کند تا برای اسکی و تفریح به فرانسه و کوه های آلپ برود اما در آنجا اتفاقی افتاده و همسر سعید طی حادثه ایی میمیرد که این خود شروع ماجراهایی برای سعید بوده و ..
خلاصه داستان: دختری که زندگی روزمره خود را در وبلاگش می نویسد با برادر دوستش آشنا شده ، صحبت های اولیه برای ازدواج بین آنها گفته شده اما رازی در این وسط باقی مانده ، رازی به نام نماز خواندن ..