خلاصه داستان: سربازی در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم چشمش کور شده که برادرش برای تامین هزینههای جراحی او تعدادی چک بیمحل خریداری کرده و سعی در پاس کردن چکها دارد اما با افرادی رو به رو شده که بلاهایی را سر او آورده و به او تجاوز میکنند و ..
خلاصه داستان: رضا معلمی ساده و درستکار در آستانه میانسالی بوده که در ارتباط با خانمها مشکل دارد اما روزی با دختر پاستیل فروشی آشنا شده که برای پیوند کلیه خواهرش با مشکلاتی رو به رو است و ..
خلاصه داستان: وقتی پسر ماهی در یک تصادف رانندگی می میرد، بهروز که برای فروش املاک خود به ایران بازگشته است، در مراسم تشییع جنازه شرکت می کند. عشق قدیمی آنها در حالی رخ می دهد که بهروز قصد دارد با سارا ازدواج کند و با او به کانادا برگردد.
خلاصه داستان: ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیده اند، شرکت ها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کرده اند. مهندس سعید پارسا که چندسالی است از همسرش رویا عضدی جدا شده و رئیس یکی از شرکت های حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدم های این قصه منجر به پیچیدگی هایی در روایت آن می شود.