خلاصه داستان: در مورد پزشکی جوان به نام کیت است که هنگام اسبابکشی از خانه کنار دریاچه خود، برای مستاجر بعدی یادداشتی گذاشته و از او میخواهد نامههایش را به آدرس جدید بفرستد. مستاجر بعدی مهندس معماری به نام الکس است که برای فرار از زندگی شهری به خانه کنار دریاچه پناه آورده است. در این میان پاسخ الکس به نامه کیت منجر به شکلگیری رابطهای دوستانه میان آنها میشود؛ رابطهای که هرگز نتوانستهاند در دنیای واقعی آن را بیابند. اما این رویای شیرین زمانی که آنها متوجه میشوند، در دو زمان مختلف و به فاصله دو سال از یکدیگر زندگی میکنند به کابوسی ترسناک تبدیل شده و…