خلاصه داستان: دانشجویی انصرافی به نام فرزین که پدر و مادرش از هم جدا شده اند حال مادر فرزین قصد ازدواج مجدد داشته و فرزین بین ماندن در ایران و انواع و اقسام پریشانی ها و مهاجرت به خارج نمیداند کدام یک را انتخاب کند تا ..
خلاصه داستان: زوجی جوان برای اینکه بتوانند از مرز عبور کنند به پول احتیاج دارند برای همین در یک روز بارانی یک هنرپیشه معروف سینما را میدزدند و او را در یک خانه در شمال کشور زندانی میکنند و ...
خلاصه داستان: ریحان از شوهر تازه درگذشتهی خود قهوهخانهایی را در کنار جاده نزدیکی باکو به ارث برده است .ریحان تلاش میکند که زندکی خود مستقل بچرخاند ولی برادرشوهر او مانع اینکار او میشود تا با او ازدواج کند و ....
خلاصه داستان: وزارت ارشاد برای یک همایش فرهنگی از نخبگان ایرانی مقیم خارج دعوت کرده تا به ایران بیایند ، یکی از این دعوتنامه ها باید به دست یک رهبر ارکستر نامی مقیم آمریکا برسد اما به اشتباه دعوتنامه برای آقای مکس که اتفاقا از خوانندگان کاباره های لسآنجلس است ارسال میشود و ..
خلاصه داستان: مرد هفتاد سالهایی به نام عزت بخشنده ، پنج فرزند دختر داشته که دو نفر از آنها را از دست داده و سه نفر دیگر را عروس کرده ، داماد های عزت آقا با اینکه از نظر اخلاقی بسیار با شخصیت و متین بوده اما از نظر مالی مشکل داشته که عزت آقا تصمیم گرفته ..