خلاصه داستان: در فیلم محله نفرین شده A Blood Pledge 2009 چهار دانشآموز دبیرستانی با هم پیمانی شوم میبندند که همان شب خودکشی کنند، اما وقتی روی لبه پرتگاه میایستند، تنها یکی از آنها واقعا خود را به پایین پرت میکند. به زودی روح او شروع به آزار دوستان باقیمانده میکند تا زمانی که پیمانشان را عملی کنند و…
خلاصه داستان: در فیلم مکابره Macabre 2009 شش دوست در یک سفر جادهای با دختری عجیب و مادر مرموز او روبرو میشوند. مادر آنها را برای شام دعوت میکند، اما به زودی در دام این خانواده قاتل گرفتار شده و یکی پس از دیگری به روشی شیطانی شکنجه و کشته میشوند…
خلاصه داستان: فیلم استخوان های دوست داشتنی The Lovely Bones 2009 در مورد دختری 14 ساله به نام سوزی است که توسط مردی که در همسایگی آنها زندگی میکند به قتل میرسد. حال روح سوزی همچنان خانواده خود را نظاره کرده و تلاش میکند تا نام قاتلش را برای آنها فاش کند اما…
خلاصه داستان: در فیلم پاندروم Pandorum 2009 دو خدمه فضاپیما در یک سفینه متروکه از خواب بیدار میشوند، بدون آنکه بدانند چه کسانی هستند، چقدر در خواب بودهاند یا ماموریتشان چیست. اما آنها خیلی زود درمییابند که در واقع تنها نیستند و حقیقت موقعیتی که در آن قرار دارند بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که تصورش را میکردند و…
خلاصه داستان: یک مشاور حقوقی بازنشسته رمانی می نویسد به این امید که برای یکی از پرونده های قتل حل نشده گذشته خود و عشق متقابل خود به مافوقش پایان یابد - که هر دوی آنها هنوز چندین دهه بعد او را آزار می دهند.
خلاصه داستان: داستان در سال 2154 میلادی روایت شده و در مورد یک تفنگدار معلول نیروی دریایی به نام جیک است که برای انجام یک ماموریت منحصر به فرد به سیاره پاندورا اعزام میشود. اما زمانی که بومیان این سیاره جیک را به عنوان یکی از اعضای خودشان میپذیرند، او میان عمل به دستورات فرمانده خود و محافظت از جهانی که احساس میکند خانهاش است، بر سر دوراهی گرفتار شده و…
خلاصه داستان: رایان بینگهام از زندگی در خارج از چمدان برای کارش لذت میبرد، در سراسر کشور سفر میکند و مردم را اخراج میکند، اما متوجه میشود که این سبک زندگی با وجود یک علاقه بالقوه عشقی و استخدام جدید که مدل کسبوکار جدیدی را ارائه میکند، تهدید میشود.
خلاصه داستان: فدرالها تلاش میکنند تا گانگسترهای بدنام آمریکایی، جان دیلینگر، بیبی فیس نلسون، و پسر زیبای فلوید را در جریان موج جنایت در دهه 1930 نابود کنند.
خلاصه داستان: دو دوست در جست و جوی رفیق دوران دانشگاه شان “رانچو” هستند. طی این مدت آن ها خاطرات تلخ و شیرینی که با “رانچو” داشته اند را به یاد می آورند، کسی که باعث شد آن ها در مورد همه چیز متفاوت فکر کنند، و به همین دلیل تمام اطرافیان شان آن ها را احمق خطاب می کردند…